نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

نیمه شعبان، شب توبه یا شب شادی – قسمت دوم

 

در صفحه 17 این کتابچه آمده :

« اگر شیعه، خود را مضطر می داند، بهتر است بداند که امام اش بیش از آنان انتظار آمادگی شیعه خود را می کشد و این انتظار به قدری برای ایشان سخت و عذاب آور است که به حال اضطرار فتاده اند جمله أَيْنَ‏ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا،در دعای ندبه همین را یاد آور می شود که کجاست آن مضطرآن گاه که دعا کند اجابت می شود (از سوی  خداوند اجابت می شود یا از سوی شیعیان اجابت می شود؟) ... دقت کنید : أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ‏ (نمل/62) می بینید روی سخن آیه با مومنینی است که تقاضای خلافت زمین را دارند ودر این راه چنان از ظلم ظالمین به ستوه آمده اند که (امام و مامون ) هر دو به حال اضطرار افتاده اند و به درگاه خدا دعا می کنند و خداوند هم وعده کرده که دعای آنان را اجابت می کند. اما چرا دعای شیعه هنوزهم که هنوز است اجابت نشده است؟ آیا غیر از این معنی می دهد که شیعه (علیرغم امام خود) هنوز خود را مضطرندیده است؟ » (صفحه 18)

نویسنده محترم آیه کریمه أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ را برای اثبات پیش فرض خود به کار گرفته است.

و قال في قوله تعالى: أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ‏ قال الصادق عليه السّلام: هو و اللّه القائم إذا قام في الكعبة و صلّى ركعتين و دعا اللّه، فهذا مما لم يكن بعد و سيكون إن شاء اللّه‏ .

أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ‏  يعنى: ... يا آنكه چون گرفتارى او را بخواند، اجابت كند و گرفتارى او را برطرف گرداند؟

از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: اين آيه در باره قائم آل محمد نازل شده‏. به خدا قسم «مضطر» اوست كه دو ركعت نماز در مقام‏ حضرت ابراهيم بگذارد و خدا را بخواند، پروردگار نيز اجابت كند و گرفتارى او را برطرف سازد و آنها را در زمين خليفه خود گرداند. (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 253)

محمد بن مسلم روايت نموده كه امام پنجم فرمود: آيه‏ أَمَّنْ يُجِيبُ‏ در باره قائم ما نازل شده. هنگامى كه قيام مي كند عمامه بر سر مي نهد و جنب مقام ابراهيم نماز مي گزارد و به درگاه الهى تضرع مي نمايد، و از آن موقع پرچم او در اهتزاز خواهد بود. (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 263)

از احادیث وارده ذیل آیه بر می آید که آیه صرفا در باره قائم آل محمد ص نازل گردیده است و وعده  خلافت و فرمانروایی بر زمین و همه هستی، به ایشان را بیان می کند. (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 264)

البته این آیه مبارک را دیگران نیز در مقام دعا به کار می برند و طلب حاجت می کنند  کما این که در صحیفه سجادیه می خوانیم:

فَإِلَى مَنْ حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنَا عَنْكَ، وَ إِلَى أَيْنَ مَذْهَبُنَا عَنْ بَابِكَ، سُبْحَانَكَ نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ إِجَابَتَهُمْ، وَ أَهْلُ السُّوءِ الَّذِينَ وَعَدْتَ الْكَشْفَ عَنْهُمْ

پس در اين هنگام (بدبختى و نوميدى) از جانب تو بكه رو آوريم، و از درگاه تو بكجا رويم؟ (جز تو كسى و جز درگاهت پناهى نداريم) منزّه و پاكى تو (از آنچه شايسته تو نيست) ما بيچارگانيم كه اجابت (دعا) شان را واجب گردانيده‏اى، و ما رنج ديدگانيم كه رفع گرفتاريشان را وعده داده‏اى (اشاره بقول خداى تعالى «س 27 ى 62»: امَّنْ يُجيبُ‏ الْمُضْطَرَّ اذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ يعنى يا كسيكه دعاى مضطرّ و در مانده را باجابت ميرساند و غم و رنج را برطرف ميسازد)-] (الصحيفة السجادية / ترجمه و شرح فيض الإسلام، ص: 89)

در تفاسیر روایی شیعه چنین تصریح گردیده که این آیه مختص امام زمان عج است و به این که شیعه هم باید مضطر شوند اشاره ای نشده است.

***

درادامه در صفحه 24 کتابچه می خوانیم : «مگر  نفرموده اند سیصد و سیزده تن صحابی همچون اصحاب امام حسین ع پیدا شود ، ظهور واقع می شود . پس چه شد؟ چرا ظهور واقع نمی شود؟ »

ابو بصير از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه: «قائم‏» عليه السّلام در ميان گروهى به عدد اهل بدر- سيصد و سيزده‏ تن- از ثنيّه (گردنه) ذى طوى پائين مى‏آيد تا آنكه پشت خود را به حجر الأسود تكيه مى‏دهد و پرچم پيروز را به اهتراز در مى‏آورد». (الغيببة (للنعماني )/ ترجمه غفارى، ص: 437)

 

و نیز أبان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «خداوند در آينده سيصد و سيزده [مرد] را در مسجدى [در] مكّه بر مى‏انگيزد، و اهل مكّه مى‏دانند كه آنان از پدرانشان و اجدادشان زاده نشده‏اند (يعنى اهل مكّه نيستند)، براى ايشان شمشيرهائى است كه هزار كلمه بر آن نوشته شده، هر كلمه خود كليد هزار كلمه است، خداوند از هر سرزمينى باد را برانگيزد تا بگويد: اين همان مهدى است كه بر طبق حكم داود حكم مى‏كند و به گواه نياز ندارد».

 همچنین ابو الجارود گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: «اصحاب قائم‏ سيصد و سيزده‏ مرد از فرزندان عجم هستند كه پاره‏اى از آنان در روز ميان ابر برده مى‏شود و نام خودش و نام پدرش و نسبش و خصوصيّاتش شناخته مى‏شود، بعضى از آنان در بسترش خفته باشد و بدون قرار قبلى در مكّه با او ديدار كند».

همانگونه که ملاحظه می کنید آن چه در روایات آمده این است که در روزی که حجت موعود عج  قیام می کند، سیصد و سیزده تن اصحاب خاص حاضر بوده و آن بزرگوار را یاری می کنند . اما این که امام اکنون انتظار تکمیل شدن این تعداد یار مجاهد را می کشد و برای همین ظهور به تاخیر افتاده ، از احادیث برداشت نمی شود. کما این که برخی روایات نظر دیگری را تایید می کنند، مانند این که جنگاوران حضرت هم اکنون هم آماده هستند لیکن اذن ظهور(بنابر مصالحی) هنوز نرسیده است به عنوان مثال :

امام چهارم زين العابدين عليه السلام فرمود: آنها كه از بستر خود براى يارى امام قائم ناپديد شوند سيصد و سيزده مرد باشند بشماره اهل بدر كه صبح آن شب در مكه باشند و اينست گفته خداى تعالى (در سوره بقره آيه 148) هر جا كه باشيد خدا شما را همه را بياورد» اين‏ها اصحاب‏ قائم‏ عليه السلام باشند.( كمال الدين / ترجمه كمره‏اى، ج‏2، ص: 368)

***

در صفحه 24 این کتابچه نیز آمده : « برای این که به نوع تفاوت واقعی اصحاب امام حسین ع و اصحاب اسمی امام زمان عج پی ببریم کافی است به دو نقل قول از آن دو بزرگوار درباره اصحاب خود اشاره کنیم: امام حسین ع درباره اصحاب خود فرمودند «من از اصحاب خود و اهل بیت خود اصحاب و اهل بیتی وفادار تر نمی شناسم ،و امام زمان ع در باره شیعیان خود فرموده اند: «...آنچه ما را از ایشان دورکرده گناهانی است که ...» آیا تفاوتی در میان این دو جمله دیده می شود؟»

واضح است که نویسنده در این جا دو قشرمختلف با سنخیت متفاوت را با هم مقایسه می کند نه اصحاب امام حسین ع را با اصحاب امام زمان عج ، کما این که در عصر امام حسین ع نیز شیعیانی بوده اند که در زمره اصحاب آن حضرت قرار نگرفتند و در کربلا ایشان را یاری نکردند. اگر بنا باشد اصحاب امام زمان را در کنار اصحاب امام حسین ع معرفی کنیم باید از چنین احادیثی استفاده نماییم :

جابر بن يزيد از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: گويا اصحاب قائم عليه السّلام را مى‏بينم كه به مشرق تا مغرب احاطه پيدا كرده‏اند و هر چيزى حتّى درندگان و پرندگان وحشى مطيع آنها باشند و خشنودى آنها را طلب كنند تا به غايتى كه زمينى بر زمينى ديگر ببالد و بگويد: امروز يكى از ياران قائم عليه السّلام بر من گذشت. (كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 594)

«عيون اخبار الرضا» از على بن عاصم از امام محمد تقى عليه السّلام از پدران بزرگوارش روايت كرده كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود:

قائم عليه السّلام مى‏آيد او گنجهائى دارد كه نه طلا و نه نقره است، بلكه اسبهاى نيرومند و مردان نامورى است بعدد اصحاب بدر يعنى سيصد و سيزده نفر كه از اقطار جهان به دور وى گرد آيند. صحيفه مهر كرده‏اى با اوست كه تعداد يارانش با اسامى و شهرها و طبايع و اوصاف و كنیه‏هاى آنها در آن نوشته شده است و آنها همه سعى در فرمانبردارى او (مهدى) دارند. (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار) ؛ متن ؛ ص1103)

ضمن حدیثی از امام صادق ع نقل گردیده است : .....مردانى در ميان آنهاست كه شب ها نمى‏خوابند زمزمه آنها در حال عبادت همچون زمزمه زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند، و روزها سواره به دشمن حمله مي كنند. آنها در وقت شب راهب و هنگام روز شيرند. آنها در فرمانبردارى امام بيش از كنيز نسبت به آقايش پافشارى دارند. آنها مانند چراغ هاى درخشنده‏اند، و دلهاشان همچون قنديلهاست، و از خوف خدا خشنود مي باشند. آنها ادعاى شهادت دارند و تمنا مي كنند كه در راه خداوند كشته گردند. شعار آنان اينست: اى خون‏خواهان حسين! (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 1100)

بنابر این امام زمان عج نیز همانند پدر بزرگوارش  اصحاب شایسته ای دارد که همانقدر که یاوران و فداییان امام حسین ع  در کربلا شایسته و لایق بودند برجسته و  قابل ستایش اند.

***

درصفحه 27 کتابچه می خوانیم:

« برادران و خواهران انتظار ظهور داشتن در چنین شرایطی یک آرزو بیش نیست باید یقین کنیم که امام نخواهد آمد مگر این که ما با آمادگی خود شرایط ظهور را فراهم کرده باشیم به عبارت دیگر : این ماییم که باید امام را بیاوریم. هرگاه از دل و جان آماده شویم امام نیز خواهد آمد.»

با دیگر به این عبارت توجه کنید: "یقین کنیم امام نخواهد آمد"  این کلام ریشه در بینشی دارد که

 از یک سو با آموزه های اعتقادی ما در تضاد می باشد .

از طرفی با قدرت و اراده  بی حد و حصر و بی نهایت خداوند که فعال ما یشاء است و از طرفی وعده الهی  که ضمانت فرموده :  إِنَ‏ اللَّهَ‏ لا يُخْلِفُ‏ الْمِيعاد  (آل عمران /9) منافات دارد.

ابو هاشم داود بن قاسم جعفرىّ گفت:

در محضر ابى جعفر محمّد بن علىّ الرّضا (امام جواد) عليه السّلام بوديم كه سخن از سفيانى به ميان آمد و اينكه در روايات رسيده است كه رويداد سفيانى از حتميّات است من به ابى جعفر عليه السّلام عرض كردم آيا خدا را در حتميّات بدائى هست؟

 فرمود: آرى،

عرض كرديم پس بنا بر اين ما مي ترسيم كه در باره حضرت قائم نيز بدائى براى خدا پيش بيايد.

فرمود: همانا حضرت قائم از وعده‏ها است و خداوند بر خلاف وعده‏اش رفتار نمي كند.( الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى، متن، ص: 356)

از جهت سوم با نهی از نا امیدی و یأس و بدبینی که به بیان های مختلف در روایات ذکر گردیده در تضاد می باشد:

-         اللَّهُمَّ وَ لَا تَسْلُبْنَا الْيَقِينَ لِطُولِ الْأَمَدِ فِي غَيْبَتِه‏....حَتَّى لَا يُقَنِّطَنَا طُولُ غَيْبَتِه‏  (دعای عصر غیبت)

-         عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ‏ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيبا (معارج/7)

***

 

درصفحه 28 و 29 این کتابچه می خوانیم :

« امامان قبلی علیهم السلام همگی حکم به «ظاهر» می کردند اگر مردم گرد خانه علی علیه السلام  جمع شدند و از او خواستند خلافت را بپذیرد نمی توانست قبول نکند...ولی امام زمان عج  مکلف است بدون توجه به «ظاهر» و فریادهای ظاهری مردم و «عجل » های بی پشتوانه به باطن توجه کنند هرگاه استحکام و صداقت لازم را در باطن و قلوب مردم مشاهده کنند حتما خواهند آمد...»

این نکته که امام زمان عج بر خلاف پدران گرانقدر خویش در داوری از علم غیب خود کمک کرفته و بدون توجه به ادعاهای مدعیان و شواهد ظاهری به حقیقت باطنی توجه و حکم خود را صادر می کنند، قطعا مربوط به  زمان غیبت ایشان نمی باشد چرا که در این دوران حضرت قضاوت و داوری ندارند اگر هم داشته باشند، احتمالا به همان روش پدران خود یعنی بنا به ظاهر حکم می فرمایند در احادیث مربوط به عصرظهور وارد شده که امام زمان عج بنا بر باطن افراد داوری می نمایند.

عبد اللَّه بن عجلان از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود: چون قائم آل محمد عليهم السّلام قيام كند به حكم‏ داود ميان مردم حكم كند، نيازمند به گواه نباشد، خداى تعالى به وی الهام فرمايد و او از روى علم خود داورى كند، و هر كس را بدانچه در دل خود پنهان كرده آگاهى دهد، و دوست خود را از دشمن به فراست و هوشمندى بشناسد، خداى سبحان فرمايد: «همانا در آن است نشانه‏هائى براى هوشمندان و همانا آن براهى است پايدار و استوار» (سوره حجر آيه 75- 76).

درثانی فراموش نکنیم آن کس که اذن ظهور امام قائم عج را صادر می کند خداوند است نه خود حضرت حجت عج لذا حکم به باطن یا حکم به ظاهر کردن امام هیچ یک در این قضیه تاثیری نخواهد گذاشت.

در برخی از تشرفات آمده که امام زمان عج  برای شاعری که اشعاری در گلایه از دیر شدن ظهورو به طول انجامیدن غیبت سروده بود پیغام فرستادند که به سید حیدر بگویید مرا نرنجاند این امر (ظهور) به دست من نیست.

له ما معناه قد أقلقني السيد حيدر قل له لا يؤذيني فإن الأمر ليس‏ بيدي‏ ... (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏53، ص: 332)

و نیز در تشرفات معتبر آمده که حضرت در ایام حج مشاهد شده اند در حالی که به پرده کعبه چنگ زده و به تضرع فرج خود را از خداوند تمنا می کنند. (الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 361)

 

***

 

در صفحه 29 نوشته شده : «در زیارت جامعه کبیره آمده است که وَبولایتکم  تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَة....با قبولی ولایت شما است که با دعوت پیامبر ص می گوید : حی علی الصلوه برای اقامه نماز شتاب می کند ، چرا برای امر ظهور که هدف غایی و نهایی  همه انبیاء  و او لیاء ع است شتابی نمی کند؟ چرا فلاح را در صلوه می بیند ولی به شرط قبولی آن که ولایت باشد کم توجهی می کند؟ »

... که البته در دعا واژه بولایتکم نیامده و صحیح آن بِمُوَالاتِكُمْ می باشد و از لحاظ معنا همان مفهوم را می دهد.

مطمئناً نماز و روزه و سایر اعمال عبادی از انسان پذیرفته نیست مگر با قبول ولایت علی ع و فرزندان معصوم آن حضرت اما کوتاهی ما در "دعا کردن برای فرج" و نداشتن "برنامه اصلاح نفس" را هرگز نمی توان به معنی رد ولایت امام زمان عج گرفت؛ این غفلت گرچه از بزرگترین خطاهاست ولی نقصی در ولایت و موالات ما وارد نمی کند.

اگر ادعا کنیم برای فرا رسیدن ظهور لازم نیست به انتظار اصلاح تک تک آحاد شیعه بنشینیم سخنی به گزاف نگفته ایم.

غفلت و سر خوشی بندگان دست خداوند را برای ظاهر کردن حجت آخرینش نبسته بلکه می تواند هر لحظه که اراده نماید اذن فرج دهد. به همین دلیل فرموده اند و توقع امر صاحبک لیلک و نهارک...

َّا فَرَغَ رَفَعَ رَأْسَهُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَدْعُو بِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَصْفِيَاءِ اللَّهِ وَ أَوْلِيَائِهِ أَ وَ لَسْتَ أَنْتَ هُوَ قَالَ لَا ذَاكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ع- قُلْتُ فَهَلْ لِخُرُوجِهِ عَلَامَةٌ قَالَ نَعَمْ كُسُوفُ الشَّمْسِ عِنْدَ طُلُوعِهَا ثُلُثَيْ سَاعَةٍ مِنَ النَّهَارِ-وَ خُسُوفُ الْقَمَرِ [فِي‏] ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ وَ فِتْنَةٌ يُظِلُّ أَهْلَ مِصْرَ الْبَلَاءُ وَ قَطْعُ النِّيلِ اكْتَفِ بِمَا بَيَّنْتُ لَكَ وَ تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ‏ لَيْلَكَ وَ نَهَارَكَ فَإِنَّ اللَّهَ‏ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ‏ لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ ذَلِكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ بِهِ تَحْصِينُ أَوْلِيَائِهِ وَ هُمْ لَهُ خَائِفُون‏ (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏95، ص: 159)

 

تکلیف شیعه در عصر غیبت عج

این که چرا و بنا برکدام مصالحی امر تاکنون به تأخیر افتاده  خداوند خود از آن آگاه است؛ تکلیف بندگان چیست؟

تکلیف بندگی مردم عمل به احکام و وظایف شرعی در دین آمده و توسط فقها و مجتهدین بزرگواری که نماینده ونایب امام عصر عج هستند به مردم رسیده به همین نحو وظایف آنها در مورد امام زمانشان نیز به ایشان ابلاغ گردیده است.

مهمترین و اصلی ترین تکلیف بندگان تمسک به مولا و صاحب امرشان می باشد و این که همواره در فکر اجرای فرامین، جلب رضایت و رعایت احترام حضور آن حضرت بوده و تلاش کنند وقف طاعت او گشته اللهم وفقنا لطاعته وبکوشد محبت او را در دل بپرورد و این حدیث گهر بار مصداق حال چنین کسانی است:

از ابو خالد كابلى روايت شده كه امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: غيبت بوسيله دوازدهمى از جانشينان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد مى‏شود. اى ابو خالد مردم زمان او كه معتقد بامامت وى مي باشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمان ها بهترند، زيرا خداوند عقل و فهمى بآنها داده كه غيبت در نزد آنها حكم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل كسانى ميداند كه با شمشير در پيش روى پيغمبر (عليه دشمنان دين) پيكار كرده‏اند، آنها مخلصان حقيقى و شيعيان راستگوى ما هستند كه مردم را بطور آشكار و نهان بدين خدا ميخوانند. و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترين فرج است‏. (مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 893)

و برای فرج او بسیار دعا کند این دسته از وظایف شیعه هم در کتاب تکالیف الانام و نیز کتاب مکیال المکارم که به عنایت خود امام  به تحریر در آمده  و همچنین سایر منابع شرح داده شده است. دعا یکی از این وظایف است در میان وظایفی که در ارتباط با  ظهور بر عهده ماست البته دعا مهمترین آنهاست. مومنی که دغدغه فرج امام زمانش را دارد کاری بهتر از دعا از او بر نمی آید. واکثروا الدعا فان ذلک فرجکم

آثار و فواید دعا به نحو مبسوط در کتاب مکایل و سایر کتب انتظار آمده است.

البته دعا باید به صورت صحیح انجام گرفته و آداب آن رعایت شود تا لقلقه  زبان نبوده و یا مشمول حبس نگردد. گناهان و معاصی عادت های نا پسند، مال حرام، نپرداختن خمس و زکات و... در دعای دعا کننده اثر منفی گذاشته و آن را خنثی می کند.

لذا مومنین باید توبه کنند از گناهان و معاصی، توبه فردی و توبه اجتماعی تا دعاها اثر واقعی خود را به دست آورند. هر گاه بخواهیم اآثار دعای خالصانه را مشاهده کنیم داستان بنی اسرائیل از زبان امام صادق ع را مورد توجه قرار می دهیم.

حضرت  امام صادق ع  فرمود: چون گرفتارى بنى‏ اسرائيل‏ بطول انجاميد چهل‏ صبح رو بدرگاه الهى آورده به گريه و زارى پرداختند. خدا هم بموسى (و برادرش) هارون وحى فرستاد كه (با امداد غيبى) آنها را از شر فرعون نجات دهد و صد و هفتاد سال از چهار صد سال گرفتارى آنها را برداشت.

سپس امام ششم فرمود: همچنين شما هم اگر مثل بنى اسرائيل در درگاه خداوند بگريه و زارى بپردازيد؛ خداوند فرج ما را نزديك خواهد كرد. اما اگر چنين نباشيد، اين سختى تا پايان مدتش خواهد رسيد.(مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 904)

در این حکایت بنی اسرائیل با رهنمود علما و بزرگانشان دعا را با شرایط آداب به جا آوردند و خداوند ظهور منجی ایشان را نزدیک کرد. امام صادق ع فرمودند اگر دعا نکنیم این امر یعنی غیبت، به دارازا کشیده می شود امام اشاره ای به این که اصلا ظهور انجام نخواهد شد نمی کنند برای این که دعا شرط ظهور نبوده بلکه به ما این توفیق را می دهد که از درک آن ایام توسط خود و فرزندانمان بهرمند شویم. این فیض بزرگ و توفیق عظیمی است که با دعا احتمال بهرمندی از این موهبت را بیشتر می کنیم اما اگر در دعا کردن البته با حفظ شرایط کوتاهی کنیم باز هم دست خداوند بسته نیست که فرج را به دعای خود آن حضرت و پدران بزرگوارش و یا صرفا به فضل خود امضا کند.

بحث برسر این نیست که کسی ما شیعیان را از خواب غفلت بیدار نکند و به اصلاح و توبه و دعای خالصانه و صحیح برای فرج فرا نخواند بلکه بحث در این است که به بهانه قیام به واجبی، واجب دیگری را نفی ننموده و به تحریف فرامین دینی مبتلا نشود و مسیر اشتباه و پر از خطایی را برای رسیدن به مقصد صحیحی رهنمون نگردد.

نکته مهم و قابل توجه این که همانگونه که در سفارش خود آن حضرت آمده:

و امّا علّت غيبت، خداوند متعال مى‏فرمايد: اى ايمان آورندگان، از چيزهايى مپرسيد كه اگر آشكار گردد بدتان بيايد.

هيچ يك از پدران من نبود جز آن كه بيعت طاغوت روزگارش در گردنش بود ولى من در حالى خروج مى‏كنم كه بيعت هيچ يك از طاغوت‏ها در گردنم نيست و امّا چگونه در زمان غيبتم از من سود برده مى‏شود، مانند سود بردن از خورشيد است هنگام كه ابرها آن را از ديده‏ها غايب سازند و بى‏گمان، من امان اهل زمين هستم، همان گونه كه ستارگان، امان اهل آسمان‏اند. (الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القديمة)، ترجمه‏فارسى، ص: 51)

تجسس و کنکاش در علل و حکمت های غیبت (فراتر از آنچه ائمه علیهم السلام در روایات توضیح داده اند) امر نکوهیده ایست و مسئله ای نیست که ما به تحلیل و تجزیه آن تشویق شده باشیم و پرداختن به این مقوله کمکی به تعجیل در فرج و یا آسان شدن مشقت های غیبت برای شیعیان نمی کند، بلکه به عکس مجادله درآن مردم را از وظیفه اصلی خویش باز داشته و دست شیطان را برای رسیدن به اهداف شوم خود باز می گذارد. روایات و سفارشات و توصیه های مکتب خواه آن دسته که در قالب احادیث و روایات به دست ما رسیده چه آن گروه که در قالب ادعیه و زیارات برایمان به جا مانده همگی مسیر روشن و واضحی را مشخص می کنند که در کنار ارشادهای روحی و معنوی و هدایت های بی دریغ مولایمان که چون آفتاب پشت ابر به ما می رسد ما شیعیان غیبت نشین به سلامت به ساحل مقصود می رساند به شرط آن که متمسک باشیم و از آستان نشینی صاحب مان و گدایی درگاهش خسته نشویم.

ادامه دارد...

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.