نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

افراد خانواده پیرمرد یک بار دیگر در منزل او جمع شده اند و هر یک در گوشه ای از خانه سرگرم کاری می باشند که ناگهان صدای قیل و قال از کتابخانه بلنى می شود، زنان فامیل همه همزمان صحبت می کنند و صداها در هم می پیچد.
- اینجا چه خبر شده؟ چرا همه چیز به هم ریخته؟
- دیشب از اینجا که می رفتیم اتاق مرتب بود .
- نکند دزد آمده باشد .
- عتیقه ها را ببینید چیزی کم نشده باشد؟! 
- ای وای! کتاب های خطی پدربزرگ! آنها را نبرده باشند؟!
- در گنجه که بازه، ولی من نمی دونم چیزی کم شده یا نه؟!
 - باید یک تحقیق اساسی بشه همگی برید بیرون کسی به چیزی دست نزند باید در را قفل کنیم .
 همه اتاق را ترک کرده اند اما گفتگو و اظهارنظرها همچنان ادامه دارد .

کم کم مردان خانواده نیز به این جمع پیوسته و مسئله کتابخانه به عنوان یک مشکل اساسی بر سر زبان ها می افتد .
رضا: این جوری که نمیشه، بگذارید بپرسیم ببینیم دیشب بعد از رفتن ما چه کسی اینجا اومده.
احمد: ببینید این سر رسید روی جا کفشی بود . آخرین کسی که اینجا بوده اونو جا گذاشته.
رضا: خوب نگاه کنید ببینید این مال کدومتونه .
همه اظهار بی اطلاعی می نمایند فقط امید می گوید : این سررسید برای من خیلی آشناست . قبلا دست کسی دیده ام، اما یادم نمی یاد کی بوده .
وحید: اما من فکر می کنم بدونم اون مال کیه، من اونو قبلا دست نیما دیدم فکر می کنم نیما دیشب بعد از رفتن ما اینجا مونده.
امید: حتما این ریخت و پاچ ها هم کاره خودشه من چند وقته این پسره رو زیر نظر دارم مرتب توی اون اتاق می چرخه .
محسن: پس نکنه عتیقه های پدر رو... ؟
وحید: یا کتاب های خطی ...؟
حسین: بالاخره معلوم میشه اون مال کیه فعلا بهتره به برنامه خودمون برسیم.
به ناچار به سمت اتاق پیرمرد می روند و آماده شنیدن پیامی دیگر می شوند .

***

کم کم اوضاع صورت عادی به خود می گیرى و سرانجام پاکتی دیگر گشوده می شود، پیرمرد اینگونه نگاشته است :
عزیزانم فرزندان دلبندم خداوند متعال دارای سنت هایی است که غیبت یکی از سنت ها می باشد قرآن کریم می فرماید:

«الم ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون» (بقره آیات ۳ و ۴)

"بدون تردید این کتاب در آن برای متقین هدایت هست و آنان کسانی هستند که به غیب ایمان آورده و نماز برپا داشته و از آنچه روزی ایشان می نماییم انفاق می کنند."

خداوند در این آیه کریمه از صفات متقین سخن به میان آورده و ایمان و اعتراف به غیب را در کنار اقامه نماز و انفاق مال ، شرط هدایت دانسته است. به عبارت دیگر ما زمانی به حقیقت هدایت و ایمان دست یافته ایم که به "غیب" یعنی هر آنچه خداوند از ما مخفی داشته و نادیدنی است اقرار داشته و به همان میزان به وجود آن اذعان داشته باشیم که به چیزهایی که مشاهده و لمس می کنیم ایمان داریم . این که ما فرامین خداوند را در مورد مسائلی که به چشم نمی بینیم و با حواس لمس نمی نماییم پذیرفته و با اعتماد و اطمینان قلبی و تمکین و تواضع به آنها عمل نماییم از ارزش والایی برخوردار بوده و ایمان واقعی در حقیقت همین "تسلیم بودن" ماست. فرزندانم در جهان هستی کم نیستند چیزهایی که وجود دارند لیکن ما قادر به دیدن آنها نمی باشیم. خداوند، خود نادیدنی است. فرشتگان، هوا و اکسیژن و حتی افراد و اشخاصی که دور از محل سکونت ما به سر می برند و ما هرگز آنها را نمی بینیم و .. لیکن هیچیک از این ندیدنیها ، ما را به انکار وا نداشته و منکر وجود هیچیک نمی شویم .
غیبت راهنمایان الهی نیز یکی از سنت های محکم خداوند بوده و بسیاری از پیامبران از جمله حضرت ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی (ع) و ... دارای غیبت بوده اند .
و بدین لحاظ در روایات بسیاری، امام زمان(عج) را از جهت غیبت به این بزرگواران تشبیه نموده اند. از جمله در این روایتی امام سجاد (ع) می فرمایند :
"در او نشانه ای از یونس بن متی است و آن بازگشت او بعد از غیبت و در سن جوانی است در حالیکه سن او بالا رفته است. و در او نشانه ای از حضرت یوسف می باشد که همان مخفی شدن او از دور و نزدیک حتی از پدر و برادران با آن نزدیکی مسافت است ." (کشف الغمه جلد ۳ ص ۳۱۳)
رسول خدا (ص) نیز پیش از بعثت دیر زمانی در میان مردم می زیسته اند بی آنکه کسی آن حضرت را به عنوان پیامبر خدا بشناسد و مدتی بعد از بعثت نیز تنها عده ای خاص از رسالت ایشان مطلع بوده اند و لذا اینکه مردم ایشان را در کوچه و بازارهای خود می دیدند و نمی دانستند که پیامبرشان می باشد ، حکایت از غیبت آن بزرگوار در بین مردم را دارد. بعلاوه آن حضرت برای آن دسته از پیروان خود همچون اویس قرنی که در سرزمین های دیگر می زیسته اند و در طول حیات خود علیرغم مسلمان بودن توفیق زیارت پیامبر (ص) را پیدا ننمودند همواره غایب بوده اند؛ در واقع آن مردم به پیامبر غایب ایمان آورده و از او اطاعت می نموده اند .
این ویژگی در مورد هر یک از ائمه اطهار (ع) نیز صادق است زیرا چه بسا برای شیعیان روستاهای ایران و دیگر کشورها هرگز این مکان وجود نداشته که به مدینه و کوفه و کربلا سفر کرده و علی (ع) و امام حسن مجتبی و امام حسین (ع) و ... را زیارت نموده و دستورات دین را مستقیما از آن بزرگواران دریافت نمایند، لذا از محضر نمایندگان و فرستادگان مطمئن استفاده کرده و ارتباط خویش را با امام خود حفظ می نمودند . این «ندیده تسلیم بودن» در پیشگاه ائمه اطهار(ع) از قدر و منزلت بسیاری بسیاری برخوردار بوده و گهگاه در کلمات خویش آن را ستوده اند. پیامبر گرامی (ص) در یکی از بیانات خویش در ستایش مؤمنین آخر الزمان و ترجیح آنان و فضیلت دادنشان بر اطرافیان با ایمان خود بر همین نکته تاکید نموده و می فرمایند :
« یا علی ! آنها که پیش از همه در امور دینی یقین دارند مردمی در آخرالزمان می باشند که پیامبر را ندیده اند و حجت خدا هم از نظر آنها پنهان گردیده است با این وجود بوسیله سیاهی که در سفیدی هست (یعنی سطور کتابهای دینی و قرآن) ایمان می آورند. » (مهدی موعود ص ۸۰۶)
اما در مورد امام عصر (ع) غیبت با تأکید بیشتری مطرح شده ، تا جایی که به عنوان یکی از علائم تشخیص و نشان باز شناختن آن بزرگوار تلقی گردیده است .
غیبت نشانه است. خداوند به وسیله همه رسولان پیشین و پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) از آمدن موعودی خبر داده که دارای ویژگی "غیبت" است.
از رسول خدا (ص) نقل گردیده که فرمودند :
"مدتی از شیعیان خود غایب می شود که در آن مدت کسی بر اعتقاد خود در ولایت او ثابت نمی ماند ، جز کسی که خداوند دلش را به ایمان آزموده باشد ..." (ینابیع الموده ج ۳ ص ۱۷۰)
و نیز از علی (ع) نقل گردیده که :
"برای صاحب امر غیبتی است که در آن زمان کسی که به دین خود چنگ بزند مانند کسی است که بخواهد خارهای گوَن را با دست کنده و تمیز نماید، آیا یکی از شما قادر است که خارهای گَوَن را به دست گیرد ؟" (بشارت الاسلام ص ۱۲۶)
امام باقر (ع) :
"گویی به چشم خود می بینیم که بالا می روید کسی را نمی یابید و باز می گردید و کسی را نمی یابید . "
امام صادق (ع) :
"برای قائم دو غیبت است یکی کوتاه دیگری طولانی در اولی تنها خلوص شیعه از جایگاه او مطلع خواهند بود . در دومی فقط از خدمتکاران ویژه ای که متصدی خدمت او هستند از جایگاهش باخبر خواهند شد ." (بحار ج ۵۱ ص ۱۳۹)
امام رضا (ع):
"جسم او دیده نمی شود و نام وی برده نمی گردد." (منتخب الاثر ص ۲۶۲)

فرزندانم! خداوند همچنین در قرآن کریم نیز از غیبت سخن به میان آورده و اعتراف و اقرار به آنرا شرط ایمان تلقی می نماید:
«الم ذلک لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون» (بقره آیات ۳ و ۴)
منظور از غیبت در این آیه شریفه، امام عصر (عج) می باشد، دلیل آن روایات زیادی است که از ائمه اطهار (ع) نقل گردیده، از جمله یحیی بن قاسم می گوید : من از امام صادق (ع) درباره فرموده خداوند : الم این کتاب که هیچ تردیدی در آن نیست روشنگر راه پرهیزکاران است .(بقره ۲و۳)
پرسیدم حضرت فرمودند :
«المتقون» شیعیان علی (ع) هستند و غیب همان "حجت" است . (سیمای مهدی در قرآن ص ۳۷)
بدین سبب ما همواره غایب بودن امام را به عنوان دلیلی محکم برای صدق ادعای آن بزرگوار تلقی نموده و در مقابل مدعیان دروغین مهدویت بدان استدلال و اتمام حجت می کنیم، کما اینکه هیچ یک از این مهدی نمایان در طول تاریخ نتوانسته اند برای خود غیبتی را سراغ داده و به آن اقامه ی دلیل نمایند .

عزیزان من! فرزندان گرامیم!
به هر ترتیب همانگونه که برایتان گفتم در طول غیبت صغری ، مولایمان با مردم به وسیله ی نایبان خود در تماس بوده و آنها را اداره می کرده است تا آنکه در شعبان ۳۳۹ هجری نامه ای به آخرین نائب خود نوشته و با این عبارات پایان غیبت صغری را خبر دادند:
« به نام خداوند بخشنده ی مهربان. خدا پاداش برادرانت را در سوگ تو افزون سازد که تو شش روز دیگر از این جهان رحلت خواهی کرد. کارهایت را فراهم ساز و کسی را بر جانشینی خود برنگزین و به کسی وصیت مکن که غیبت کامل فرا رسیده است دیگر تا روزی که خدای تبارک و تعالی بخواهد ظهوری نخواهد بود و آن مدتی بس دراز خواهد بود که دلها را قساوت خواهد گرفت و زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد. در این دروان برخی از شیعیانم ادعای مشاهده خواهد نمود. آگاه باشید که هر کس ادعای مشاهده کند پیش از خروج سفیانی و وقوع صیحه، دروغ گفته است که هیچ حول و قوه ای جز برای خداوند بزرگ و بزرگوار نیست ». (ینابیع الموده جلد ۱ ص ۱۲۱) به این ترتیب اولا از این پس هر کس که ادعا می کرد با امام در ارتباط بوده و از جایشان باخبر است و یا می تواند پیغامی برده و پاسخی بیاورد این ادعای او مطلقا مورد تکذیب قرار گرفته است ، ثانیا نایبان عام یا همان مراجع تقلید جایگزین نواب خاص گردیده بودند .
آری دلبندانم خورشید ما ، این بار کاملا در پس ابرهای تیره غیبت پنهان گردید . اما آیا گرما و درخشش تابناک او برای همیشه از ما سلب می شد؟!
آیا ما همانگونه که از دیدار سیمای آسمانیش محروم گشته بودیم از دریافت فیض امامت او نیز بی نصیب می ماندیم ؟!

***

کلام پیرمرد به پایان رسید اما نگاه وحید هنوز به گوشه ای از در دوخته شده و به نیما می نگریست که آخر از همه از راه رسیده و به وصیت پدر گوش سپرده بود. نیما مثل آنکه چیزی به خاطرش آمده باشد به سمت کتابخانه شتافت اما صدای وحید او را بر جای میخکوب نمود.
- نیما این سررسید مال تو نیست؟
نیما : چرا! دست تو چکار می کنه؟!
محسن : پس حدس ما درست بود، تو دیشب اینجا توی این ساختمون می چرخیدی؟!
نیما حیرت زده می پرسد: آره! من اینجا بودم خوب که چی؟!
وحید : دنبال چی می گشتی؟! چیکار داشتی؟!
امید : تو و این کارها؟! ما را بگو تعریف تو رو می کردیم، می گفتیم تو دیگه مثل خودمون شدی.
نیما جا خورده و منقلب می پرسد: من مثل شما شدم ؟!
او از رفتن به کتابخانه منصرف شده و به سمت در رفته و از ساختمان خارج می شود، همه به سمت او برگشته اند و رفتن او را تماشا می کنند.
در همین لحظه در کتابخانه باز می شود حسین در آستانه در ایستاده و جمع را مورد خطاب قرار داده و می گوید: اینجا که خبری نشده بود فقط تعدادی کتاب روی زمین پراکنده شده ... ببینید او دیشب اینجا مطالعه میکرده ، لای بعضی از کتابها هم علامت گذاشته احتمالا امشب هم میخواسته به مطالعش ادامه بده بیاید خودتون ببینید : این مکیال المکارم ... کلمة الامام المهدی ... مهدی موعود ... سیمای مهدی در قرآن ... کمال الدین ...
کسی حرفی برای گفتن ندارد ، همه به جمله ی آخر نیما می اندیشند:
مثل شما شدم ؟!!!

ادامه دارد.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.