منشور انتظار قسمت بیست و پنجم

... وَذَلّلْ بِهِ الْجَبَّارِينَ وَ الْكَافِرِينَ وَ أَبِرْ بِهِ الْمُنَافِقِينَ وَ النَّاكِثِينَ وَ جَمِيعَ الْمُخَالِفِينَ وَ الْمُلْحِدِينَ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَحْرِهَا وَ بَرِّهَا وَ سَهْلِهَا وجَبَلِها حَتَّى لَا تَدَعَ مِنْهُمْ دَيَّاراً وَ لَا تُبْقِيَ لَهُمْ آثَاراً طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلَادَكَ وَ اشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبَادِك‏

بارالها! و جبابره کفر را بکش و سران ظلالت را درهم شکن و جباران و کافران را خوار ساز و منافقین و پیمان شکنان و همه مخالفان و ملحدان را در شرق و غرب و بر و بحر و دشت و کوهسار نابودساز تا به غایتی که احدی از ایشان و اثری از آثار آن ها را باقی نگذاری و بلاد خود را از وجود آن ها پاک سازی و سینه بندگانت را تشفی ده ...

اینک به شرح عبارت فوق رسیده ایم و از خداوند تمنا می کنیم که به وسیله نماینده و حجت خود گردنفرازان و کافران را خوار و ذلیل ساخته  و بنیان منافقین و پیمانشکنان و ملحدین هدایت ناپذیر را در هر کجای جهان که هستند  برکنده و ریشه کن نماید.

دو واژه اصلی این عبارت " ذلل" و "اَبِر" می باشند:

ذلل‏: الذُّلُ‏: زبونى و خوارى كه در اثر فشار و ناچارى رخ مى‏دهد- افعالش- ذَلَ‏، يَذِلُ‏، ذُلًّا- است و امّا- الذِّلّ- حالتى است بعد از دشوارى و سختى و نقطه مقابل صعوبت است و همچنين الذّلّ- يعنى چموشى و توسنى است بدون فشار و زجر، مى‏گويند: ذَلَّ، يَذِلُّ، ذُلًّا، خداى تعالى گويد:

وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ‏ الذُّلِ‏ مِنَ الرَّحْمَةِ- (24/ اسراء) يعنى: همچون كسى كه مقهور آنهاست باش‏

كه جَنَاحَ الذِّلِّ- (24/ اسراء) هم خوانده شده يعنى با پدر و مادر نرمخويى كن و فرمانبرشان باش.

خداى تعالى گويد: تَرْهَقُهُمْ‏ ذِلَّةٌ- (27/ يونس) يعنى پستى و زبونى بر آنها مستولى شد.

وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ- (61/ بقره) و سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ- (152/ اعراف‏) ذَلَّت‏: الدَّابةُ و هى‏ ذَلُولٌ‏: آن حيوان بعد از توسنى وسركشى رام شد و ديگر سواريش سخت نيست. (ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 17)

ذلل: ذلّ (بضم اول) و ذلّة (بكسر اول) بمعنى خوارى و ضدّ عزّت است. (قاموس قران، ج‏3، ص: 22)

واژه آبِر به: از ریشه بَوَرَ می باشد

بور: البَوَار يعنى كساد و ناروايى زياد و چون زيادى كساد به فساد منجرّ مى‏شود لذا مى‏گويند- كسد حتّى فسد بوار، به هلاكت هم تعبير شده است.

افعالش عبارت از- بَارَ الشّي‏ء يَبُورُ، بَوْراً، بُؤْراً- خداى تعالى گويد:

تِجارَةً لَنْ‏ تَبُورَ- داد و ستدى كساد ناپذير (29/ فاطر)،  وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ- (100/ فاطر )

(ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 323)

أَبَرَ- أَبْراً و إِباراً [أبر] هُ: به او آمپول تزريق كرد، از او سخن چينى كرد، او را نابود كرد...

(فرهنگ ابجدى، متن، ص: 4)

در این نابودکردن و ریشه کنی یک پارچه و سراسری گردنکشان کافر و منافق چند خاصیت هست از جمله : اجرای عدالت و تشفی خاطر مومنان و در رأس همه خود اهل بیت مظلوم پیامبر اکرم صلوات الله علیهم اجمعین؛ در واقع  ظلمی که غاصبان حق و حسودان نسبت به این خاندان روا داشته اند جز به وسیله قائم این خاندان انتقام گرفتنی نیست.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم در خطابه غدیر خبر داده اند که :

همانا مهدى قائم كه خاتم‏ امامان‏ است از ماست. اوست كه دين را آشكار مى‏سازد و از ستمگران انتقام مى گيرد. همانا كه او گشاينده و ويرانگر قلعه ها و دژهاست و اوست كه تمام فرقه‏هاى مشركان را مى‏كشد. او انتقام خون همه اولياى خدا را مى‏گيرد.

(روضة الواعظين / ترجمه مهدوى دامغانى ؛ ؛ ص165)

همچنین امام صادق عليه السلام فرموده اند : چون كار حسين چنان شد كه شد (اصحاب و جوان هايش كشته‏ شدند و خودش تنها ماند) فرشتگان بسوى خدا شيون و گريه برداشتند و گفتند: با حسين‏ برگزيده و پسر پيغمبرت چنين رفتار كنند؟

پس خدا شبح و سايه حضرت قائم عليه السلام را بآنها نمود و فرمود: با اين انتقام‏ او را مي گيرم‏.

(أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج‏2، ص: 367)

و خاصیت بعدی از میان برداشتن عناصرفاسد، همانا زمینه سازی تشکیل حکومت الهی و دولت کریمه موعود می باشد، چرا که مادامی که در اطراف و اکناف جهان کافر و منافق و مستکبری وجود داشته باشد، بدون شک با سنگ اندازی و مخالفت او حق چنان که باید پیاده نشده و احکام دین به طور کامل اجرا نخواهد گشت تنها با ازمیان برداشته شدن عناصر ضد مکتب است که اجرای حدود و احکام الهی میسّر می گردد.

اما واژه "ذلل" حاکی از این است که این نابود کردن و از میان برداشتن با ذلت و خواری نیزهمراه است و کافران و ملحدان که عمری با نخوت وگردنکشی و ستمگری بر جوامع سلطه داشته و به  گسترش و تحکیم کفر و بی دینی و فساد مشغول بودند، اکنون  به دست مبارک امام زمان عج و سربازان رشیدش به خواری ذلت اسیر شده و بینی شان به خاک مالیده می گردد. اینان سزاوارِ به زانو درآمدن و به بند کشیده شدنی تحقیرآمیز هستند چرا که هرگز درمقابل امام و صاحب اختیار خود تسلیم نشده و فرمانبرداری نکرده و نصایح و خیرخواهی های او را با گردن فرازی رد کرده اند. اینک آخرین نقطه فرصت هاست و مهلت هدایت به پایان رسیده است و چاره ای جز مرگ و خواری باقی نمانده است.