نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

از کربلا چه آموختیم(۴)

امامان ضلالت

 

بوستانهایی سرسبز و خرّم با درختانی انبوه که پرندگان بر شاخسار آن نغمه سرائی می کنند و گل بوته های رنگارنگ هر گوشه ی آن روئیده و فضا آکنده از عطر گل ها و ریاحین است. جویبار زمزمه کنان از میان آن می گذرد و در آن دوردست ها، قصری زمرّدین چشم را به خود خیره می سازد... .

درّه ای ژرف و بی انتها و حفره ای سیاه که شعله های آتش از آن لهیب می کشد و صداهایی هراس انگیز از اعماق آن به گوش می رسد. موجوداتی غول آسا مدام گرزهای آتشین خود را بالا برده و فرود می آورند و همزمان با آن نعره های هولناک سر می دهند؛ در لابلای شعله ها پیکر سیاه و نیم سوخته ی انسان هایی که با غل و زنجیر، عده ای سرنگون و گروهی به مو آویخته شده اند. بخار بدبوی مشمئز کننده ای چون مه سیاه همه جا را در بر گرفته و جانوران، سوسک ها و حشرات عظیم الجثه و کریه المنظر که از میان بوته ها و درخچه های شعله ور عبور کرده و از روی بدن های زخم خورده که چرک و خون از آن بیرون زده می گذرند و هرز گاهی نیش و دندان خود را بر بدنی فرو برده و به سرعت در میان صخره های آتشین ناپدید می شوند و صدای ضجّه و ناله با نهیب خشم آلود نگهبانان می آمیزد.

***

آیا به راستی دوست دارید در کدام یک از این دو جایگاه زندگی کنید: اولی که چشم انداز دلگشای بهشت برین است و یا آن دیگری که دورنمای مخوف دوزخ می باشد؟

در هر حال هر یک از این دو، حاصل و سرانجام پیروی از امامی است: امامان هدایت و امامان ضلالت.

امامان هدایت را پیشتر شناختیم و اما پیشوایان ضلالت را نیز پیامبر(ص) در غدیر خم معرفی فرموده است:

«به زودی امامت را بعد از من به عنوان پادشاهی و با ظلم و زور می گیرند. خداوند غاصبین و تعدّی کنندگان را لعنت کند. و در آن هنگام است که می ریزد برای شما آنکه باید بریزد و می فرستد بر شما شعله ای از آتش و مس گداخته و نمی توانید آن را از خود دفع کنید... .

ای مردم! بعد از من امامانی خواهند بود که به آتش دعوت می کنند و روز قیامت کمک نمی شوند. ای مردم! خداوند و من از آنان بیزار هستیم. ای مردم! آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان در پایین ترین درجه ی آتش اند و چه بد است جای متکبران. بدانید که آنان «اصحاب صحیفه» هستند، پس هر یک از شما در صحیفه ی خود نظر کند... .

(فرازی از خطبه ی غدیر)

امام باقر(ع) فرمودند:

«روزی که آیه ی یوم ندعوا کل اناس بإمامهم(اسرا/۷۱) نازل گردید، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا! آیا شما امام همه ی مردم نیستید؟ حضرت فرمود: من از جانب خداوند برای هدایت مردم فرستاده شده ام لکن به زودی برای مردم امامانی از اهل بیتم منصوب می شوند که در میان مردم امامت می کنند، لکن مردم ایشان را تکذیب نموده و امامان کفر و ضلالت و پیروانشان به آن ها ظلم می نمایند. پس هرکس از آن ها(امامان از اهل بیت) تبعیت نماید و ایشان را تصدیق کند، از من است و با من است و به زودی مرا ملاقات خواهدکرد. آگاه باشید هرکس به آن ها ظلم کند و تکذیبشان نماید پس از من نیست و با من نیست و من از او بیزارم (اصول کافی/ج۱/ص۳۱۳)

و نیز امام صادق(ع) فرمودند:

«در کتاب خداوند عز و جل پیشوایان بر دو دسته اند، خداوند می فرماید: و جعلناهم ائمة یهدون بأمرنا.

و آن ها را امامانی قرار دادیم که برای ما هدایت کنند نه برای مردم. اینان فرامین خدا را بر فرامین مردم مقدم می دارند و حکم خدا را به حکم خود ترجیح می دهند.

و نیز خداوند فرموده: و جعلناهم ائمة یدعون الی النار.

آن ها را امامانی قرار دادیم که به سوی آتش دعوت می کنند و فرامین خود را بر فرامین خداوند تقدم می دارند و حکم خود را به حکم خداوند ترجیح می دهند و بنا بر هوی و هوس خود بر خلاف کتاب خدا رفتار می کنند(اصول کافی/ج۱/ص۳۱۴)

آری کربلا جولانگاه این امیران آتش بود. آنان که اسب های خود را در سقیفه زین کرده و عَلَم های شوم عُصیان را بر دوش کشیده و رجز گویان تا کریلا تاخته بودند و اینک حسین(ع) این امام رشد و هدایت را به تنگنا کشانیده و به گمان خود آماده می شدند تا نور حق را برای همیشه با دهان های کثیف خود خاموش سازند، غافل از اینکه خداوند اراده فرموده که نور خود را به کمال درخشندگی طالع سازد، هرچند کافران را خوش نیاید.

آن روز یکی از این پیشوایان آتش -ابن زیاد- نامه ای برای امام حسین(ع) فرستاد که در آن نوشته بود:

«ای حسین! به من خبر رسیده که در کربلا منزل گرفته ای. یزید به من فرمان داده سر به بالین ننهم و سیر نخورم تا تو را به خدا برسانم، مگر آنکه تسلیم حکم من و حکم یزید بن معاویه گردی(نفس المهموم/ص۹۲)

همین ابن زیاد سردار سپاه ضلالت در کوفه، مردم را چنین با وعده های دروغین به آتش دعوت می کرد:

«ای مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزموده اید و ایشان را آنگونه که می خواستید شناختید. این امیرالمومنین یزید است که خوش رفتار و نیکو روش بوده و با رعیت و زیر دستان خود احسان نموده و حقوق افراد را تمام و کمال می دهد و در دوران او راه ها امن گردیده است همانگونه که در دوران پدرش معاویه چنین گشته بود. بعد از او پسرش یزید نیز بندگان را گرامی می دارد و با مال خود آن ها را توانگر می سازد و مردم را احترام می کند. او به حقوق شما نیز صد در صد افزوده و به من امر کرده آن را به شما بپردازم و شما را به جنگ دشمنش حسین بفرستم. پس اکنون فرمانش را گوش داده و اطاعت کنید

ابن زیاد پس از سخنرانی از منبر فرود آمد و عطای وافری به مردم بخشید و آن ها را زیر پرچم ابن سعد به نبرد با حسین(ع) فرستاد. (نفس المهموم/ص۹۴)

و نوشته اند که حُر در کربلا خطاب به امام حسین(ع) گفت:

«ابن زیاد برای من نامه فرستاده و امر نموده به شما سخت گیری نمایم و این فرستاده ی خود را مأمور به نظارت بر این کار کرده است

یکی از اصحاب امام حسین(ع) به آن فرستاده خطاب نمود که:

«مادرت به عزایت بنشیند. این چه کار ناشایسته ایست که برای انجام آن‌ آمده ای؟»

آن فرستاده پاسخ داد:

«من از امام خود اطاعت کرده و بر بیعتم با او وفادار ماندم

صحابی امام حسین(ع) به او گفت:

«چگونه پروردگارت را عصیان کردی تا امامت را اطاعت کرده باشی، آن هم در هلاکت و نابودی خود و رسیدن به ننگ و آتش دوزخ؟! وه که چه امام بدی است امام تو. و خداوند درباره ی او فرموده: وجعلناهم ائمة یدعون الی النار و یوم القیامة لا ینصرون(قصص/۴۱) و امام تو از این دست از امامان است(ارشاد شیخ مفید/ج۲/ص۸۵)

و نیز آورده اند که آن روز امام حسین(ع) در مقابل لشکر حُر خطبه خوانده و امامان آتش را اینگونه توصیف فرمودند:

«هرکس سلطان جوری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده و پیمان خداوند را شکسته و با سنت او مخالفت می کند و در میان بندگان او به ناحق و زور عمل می کند لکن در مقابل آن سلطان نایستد و با رفتار و گفتار اعتراض نکند، بر خداوند لازم است که او را همنشین وی سازد. آگاه باشید که این زمامداران به فرمان شیطان چسبیده و فرمان خداوند رحمان را ره ننموده اند و فساد را رواج داده و حدود الهی را کنار گذاشته اند و بیت المال را به خود اختصاص داده اند و نیز حرام خداوند را حلال و حلال خداوند را حرام نموده اند و من سزاوارترین تغییر دهنده هستم (نفس المهموم/ص۸۳)

***

بی تردید کتاب کربلا پر از درس ها و آموزه هاست و تا قیامت می توان از آن آموخت و پند گرفت، لکن شاید برترین عبرت و اندرز کربلا این نکته باشد که آن روز مردمی بداقبال و نگون بخت در نزدیک ترین فاصله از امام هدایت ایستاده و انوار خورشید حیات بخش او را در کلام و گفتار و رفتار آسمانیش می دیدند و لمس می کردند، لکن هوی و هوس پلید و امیال دنیوی، ایشان را بر آن داشت تا به سراغ امامان آتش رفته و زیر پرچم ننگین آنان با حجت خدا و امام زمانشان -حسین بن علی(ع)- بستیزند و در حقیقت به نفس خود ستم روا داشته و آتش دوزخ را جایگاه ابدی خود سازند.

امروز امامی از امامان هدایت -حضرت حجة بن الحسن العسکری(عج)- در بین ماست که خورشید وجودش ساطع و انوار هدایتش واضح می باشد. زینهار که با کوردلی و حق ناشناسی دامنش را رها نکرده و به دام امامان آتش نیافتیم. باشد در آن روزی که هرکس با امام خود در پیشگاه پروردگار حاضر می شود، ما نیز سربلند و سرافراز از پی امام خویش روانه گشته و در بهشت برین و سعادت ابدی با وی همنشین باشیم.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.