نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

گذرگاه مخوف(۱۲)

محکمه غدیر

مردم همچنان روی صراط به انتظار ایستاده اند،

فرشتگان به سرعت می آیند و می روند و از جنب و جوش آنان می توان فهمید که امری مهم در شرف انجام است . ندا می رسد که غدیر را حاضر کنید . ناگهان همه صحنه ای از صحنه های دنیا را پیش روی خود حاضر می بینند:

عده ی زیادی از زن و مرد کنار برکه زیر سایه درختان خرما ایستاده اند و در آن سوتر منبری از چهاز پیامبر (ص) کنار منبر ایستاده و با چهره ای در هم در تفکری عمیق فرو رفته است در این هنگام صدای عجیب از آسمان به گوش می رسد صدایی شبیه بال زدن پرنده، این جبرئیل است که نزدیک می آید مردم آن را با آن بالهای با شکوه می بینند که به پیامبر (ص) نزدیک شده و با‌ آهنگ با وقار و کوبنده ای آیه ای را تلاوت می نماید: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک ...

ای پیامبر (ص) ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده – درباره خلافت علی ابن ابیطالب و اگر انجام ندهی ، رسالت او را نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می کند.



اینجا کسی نیست که مفهوم و منظور جبرئیل را از رسالت پروردگار نداند.

پیامبر آن روز بر منبر رفت و کلام جبرئیل را بر مردم تلاوت فرموده و همه کسانی که آن روز در غدیرخم حاضر بودند خود را در میان جمعیت می بینند و می شناسند و مفهوم کلمات پیامبر را به وضوح و روشنی به خاطر آورده و در می یابند و ارتباط آن را با میثاق های گذشته و دعوت پیامبران پیشین درک می کنند و می فهمند رسالت پیامبر (ص) در مورد جانشینی حضرت علی (ع) و امامان از نسل او درحقیقت همان رسالت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و ... است که به امت خود ابلاغ می کرده اند و اکنون او خود نیز همین رسالت را برای امت خویش بیان می نماید.

... ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپا می ایستیم پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر پرودرگارتان سر تسلیم فرود آورید چرا که خداوند عزوجل صاحب اختیار و معبود شماست و بعد از خداوند رسولش وپیامبرش که شما را مخاطب قرار داده و بعد از من علی صاحب اختیار و امام شما به امر خداوند است و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.

همه به آشکار دیدند که ولوله ای در میان حاضران غدیر افتاد و مردمی که اکنون دیگر پرده از چهره کریه و سیاه آنان کنار رفته و به سیمای حقیقی خود دیده می شوند از جای خود برخاسته و زیر لب زمزمه کردند وای که نقشه های ما نقش بر آب شد.

... ای مردم از او به سوی دیگر گمراه نشوید و از او روی بر مگردانید و از ولایت او سر باز نزنید اوست که به حق هدایت نمود و به آن عمل می کند و باطل را ابطال نموده و از آن نهی می نماید و در راه خدا سرزنش هیچ ملامت کننده ای او را مانع نمی شود.

یکی از سیه رویان منافق زیر لب می گوید نگاه کن چطور کار پسرعمویش را محکم می کند.

... ای مردم او از طرف خداوند امام است و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد و حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیت و تا آخر روز کار معذب نماید . پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتش شوید آتش گیر آنان مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است. (حدیث ثقلین ص۱۴۹)

آنگاه پیامبر دست علی را در دست گرفته و بالا برد و فرمود :

ای مردم بدانید هر کس من صاحب اختیار او بوده ام این علی صاحب اختیار اوست خداوندا ولی کسی باش که ولایت او را پذیرفته و دشمن کسی باش که او را دشمن نماید .

یکی با تکبر گفت: محمد را بر این گفتار تصدیق ننموده و به ولایت علی اقرار نخواهیم نمود.

و آن دیگری اضافه کرد: کاش حداقل ما را نیز در این ریاست شریک می نمود.

تمامی اهل حاضران بر صراط چه آنانی که در غدیر خم حاضر بوده چه آنانی که برای اولین بار صحنه آن را پیش روی خود مجسم می یافتند، بر جای میخکوب شده و از عظمت آن زبان در کامشان خشکیده بود.

اکنون نوبت به صحنه ی بیعت رسیده بود و پیامبر چنین می فرمودند: پروردگارم مرا مأمور کرده که از شما اقرار بگیرم درباره آنچه معتقد نمودم برای علی امیرالمؤمـنین (ع) و امامانی که بعد از او می آیند و از نسل من و اویند ... .

همه به آشکار دیدند ولوله ای درمیان حاضران غدیر افتاد و مردمی که اکنون دیگر با چهره کریه و سیاه و سیمای حقیقی خود دیده می شوند از جای برخاسته و به اعتراض جملاتی را زیر لب زمزمه کردند .

یکی (معاویه) می گفت: محمد را بر این گفتارش تصدیق نمی کنیم و به ولایت علی اقرار نخواهیم کرد.

  • وای که نقشه های ما نقش بر آب شد.

  • کاش حداقل ما را نیز در این ریاست شریک می کرد تا سهمی داشته باشیم.

  • نگاه کن چطور کار پسرعمویش را محکم می کند.

و نیز آنان شیطان را در اطراف منبر پیامبر (ص) دیدند و شناختند که مجنون و مضطرب از خشم به خود می پیچید و صیحه می کشید و کلماتی حاکی از نفرت و مکر و نیرنگ بر زبان جاری می ساخت.

گاهی می گفت: این پیامبر (ص) کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.

گاهی می گفت : برخی از اصحاب او به من وعده داده اند که به هیچ یک از گفته های او اقرار نکنند و آنان هرگز این وعده خود را نمی شکنند.

و گاه رو به آسمان نموده و می گفت :

خداوندا به عزت و جلال تو سوگند من گروه های هدایت یافته را نیز به خیل گمراهان ملحق خواهم نمود.

شیطان و منافقین همچنان در جوش و خروشند که پیامبر (ص) فرمان بیعت داده و می فرمایند:

ای مردم کسانی که برای بیعت با او قبول ولایت او و سلام کردن به عنوان امیرالمؤمـنین با او سبقت بگیرند آنان رستگارند و در باغ ها نعمت جاودان خواهند گشت.

در این وقت مردم به سراغ علی (ع) رفته و در بیعت از یکدیگر سبقت می جویند و البته منافقین و دشمنان علی (ع) نیز مصلحت می بینند که فعلا همچون بقیه با آن حضرت بیعت و تظاهر به خوشحالی و رضایت می کنند.

اهل صراط تمامی صحنه های غدیر را به چشم می بینند و این سخت ترین و نفس گیر ترین لحظاتی است که از لحظه زنده شدن دیده و حس نموده اند زیرا بزودی همه آن ها چه کسانی که در غدیر حاضر بوده و مستقیما کلام پیامبر خدا را شنیده و با علی (ع) بیعت نموده اند و چه آنان که در طی سالیان سال، آن را از زبان پاسداران و مبلغان غدیر دریافت کرده بودند، همه اکنون در محکمه قیامت حاضر شده اند تا در مورد غدیر و پیمان های آن مورد بازخواست قرار گیرند.

در آن گذرگاه مخوف هرکس ندایی در درون خود می شنود که سؤال پروردگار، سؤال انبیاء و حتی خود انسان از خویشتن است:

آیا پیام غدیر به تو رسید؟ آیا ولایت علی (ع) و امامان از نسل او بر تو ابلاغ شد؟ آیا تو آن را در دستور زندگی خود قرار دادی؟

آخرین نسیم روح بخش از سمت بهشت می وزد و اهالی صراط پس از مدت ها نفس تازه می کنند و از بوی آزاردهنده غاصبان و ستمگران خلاصی می یابند و مجالی پیدا می کنند تا به خود بیندیشند و آنچه با خود آورده اند احساس مطبوعی را در درون خود حس می کنند.

بار دیگر ملائکه و فرشتگان الهی از هر طرف به سراغشان می آیند و در همان حال می پرسند: شما با پیمان های غدیر چه کردید؟

مردم را یک به یک به نام پدرانشان صدا زده می پرسند: بعد از غدیر بر شما چه گذشت؟

پس پرونده ای پیش روی هر کس گشوده می شود و تصویری هر آنچه انجام داده در آن مجسم می گردد.

بار دیگر خطابه غدیر در سرتاسر صراط طنین می اندازد:

بدانید که دوستان اهل بیت کسانی هستند که ایمان آورده و ایمانشان را با ظلم نپوشانده اند، آنان که برایشان امان است و آنان هدایت یافتگان اند. بدانید که دوستان ایشان کسانی اند که ایمان آورده و به شک نیفتاده اند و کسانی که با سلامتی و در حال امن وارد بهشت شده و ملائکه با سلام به ملاقات آنان می آیند و می گویند سلام بر شما پاکیزه شدید ، پس برای همیشه .

گروهی در قلب هایشان، به غدیر عشق ورزیده اند.

گروهی با زبانهایشان حریم ولایت را پاسداری کرده اند.

عده ای با دستهایشان به میثاق های غدیر خدمت کرده اند.

عده ای نیز با همه اعضا و جوارح خود! عمر و زندگی خود را وقف آن نموده و در حقیقت نفس خود را بدان فروخته اند. با دوستان این خاندان دوستی و با دشمنانشان جنگیده و مبارزه نموده اند.

با شادیهای آنان شاد و با غم هایشان اندوهگین گشته اند: بر جسم و جانشان از زخم دشمنان ولایت نشانه هاست و در دل هایشان از مهر اینان خاطره ها.

فرشتگان و کروبیان از هر طرف که به صحیفه عمل اینان می نگرند چیزی جز نام علی و اولادش نمی بینند و مدام می پرسند این چه پرونده ایست که جز یاعلی چیزی بر آن نگاشته نیست.

فرشتگان و دوست داران اهل بیت بر فراز صراط به یکدیگر می نگرند و چنان محبتی در نگاه هایشان موج می زند که گویی هزاران سال است یکدیگر را شناخته و با هم انس دارند.

موکلین می گویند این ما بودیم که هرگاه شما قدمی در راه ولایت برداشته و محبتی به این خاندان داشتید با دقت و بی کم و کاست می نوشتیم و به کثرت نوشته های خود به یکدیگر تفاخر می نمودیم اکنون شاد باشید و شادی کنید به سبب آنچه با خود آورده اید.

اینک آنان که تنهابا قلب هایشان اهل بیت (ع) را دوست داشته اند حسرت می خورند که چرا با زبان نیز در این مسیر قدم بر نداشته اند.

و آنان که تنها با زبان از حریم اهل بیت دفاع کرده اند افسوس می خورند که کاش بیشتر همت کرده با دستهایمان نیز برای این خاندان کاری می کردیم.

و آنان که با همه وجود در این مسیر قدم برداشته اند می گویند: ای دریغ که یک بار بیشتر به دنیا نیامدیم کاش می شد که هزار جان می داشتیم و به راه این خاندان مصروف می داشتیم.

بر صراط، غدیریان جشن گرفته و عود و عنبر و نقل تر نثار می کنند و گل ریحان و شربت تعارف یکدیگر می نمایند .

و بهشت آغوش گشوده و از فراغ دوست داران اهل بیت آه می کشد و برای در آغوش کشیدن ایشان لحظه شماری می کند و نسیم معطر به استقبالشان می فرستد و می گوید هان ای غدیریان نعمت های من گوارایتان باد که هر آنچه هست و می بینید از حور و مقصور و از نور اهل بیت (ع) خلق شده و برای عاشقانشان آراسته گشته است... .

ادامه دارد.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.